اشعار احمدیزدانی

اشعار ذخیره و بازنگری نشده احمد یزدانی

۱۷ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

بوی حرم

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۲۶ ب.ظ

فاصله ها ، حضرت آئینه ها

بین حرم تا سحر و سینه ها

خاطره های خوشتان ماندنیست

روضه ی دیدار شما خواندنیست

نور شما روشنی خانه ام

عطر شما شادی کاشانه ام

ذکر شما ورد شب و روز من

دیدنتان حسرت من ، سوز من

داغ غم است در دل من پرده در

پرده ی آخر ،غمِ راه و سفر

منتظر روشنی  خانه ام

بوی حرم هستی و افسانه ام .

#احمد_یزدانی

#بین_الحرمین

#اربعین

کُنج تنهائی

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۲۴ ب.ظ

به کنج خلوت تنهائیم با خویش درگیرم

درون سینه ام دربند دارم عشقِ عالمگیر

به یک چشمم جهانی سوخته از فتنه ی شیطان

تمام سرزمین ها چون کویر از وحشت تکفیر

شیاطین جمع و شیطان بزرگش جنگ افروز است

جهان افتاده در دامش و گشته بارها تحقیر

نه امّیدی ،نه آوائی،چراغی نیست تاریک است

دراین وحشت سرای تیره تر از قبرها ،دلگیر

تنید انسان به دست خود به دور خویش از تاری

که هرتارش به روح و فکر او افتاده چون زنجیر

برای قبضه عالم اطاق فکرها دارند

تمام راهها در یک مسیرو راه حل ،تزویر

به چشم دیگرم بیدار شد دنیا و آماده

برای حقّ خود با جانفشانی میکشد تصویر

بپا هستند و با شیطان نبردی دائمی دارند

وَ در احقاقِ حقّ و جنگ خود سرسخت و دامنگیر

ندارند ترسی از تاوان برای کارزار خود

نبردی سخت با شیطان و با او رُخ به رُخ درگیر

غمِ چشمانِ آنها انتظارو سینه ها عاشق

چو آهن سخت و چون دانه برای رشدشان پیگیر

سحرخیزندو فریادی رسا دارند هر جمعه

بیا ای آخرین تیر از کمان شیعه با تکبیر.

#احمد_یزدانی

جان عالم

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۲۱ ب.ظ

جان عالم چون چراغی روشن است

روشنای هر چراغ از روغن است

عاشقی روغن بُوَد در آن چراغ

عاشقان را سوختن خود بودن است.

#احمد_یزدانی

بی وفائی

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۱۹ ب.ظ

شسته ام از بیوفائی سینه را

کرده ام شادی غم دیرینه را

عاشقِ عشق و پریشانی شدم

داده ام دستِ فنا هر کینه را .

#احمد_یزدانی

تابلوی کربلا

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۱۷ ب.ظ

کربلا شد تابلوئی زیبا فراروی بشر

اربعین شد نقطه ی وحدت و جنگ خیر و شر

داده است دست رفاقت با جهان آل علی

خوش بحالش هرکه را قسمت کند حق این سفر .

@ahmadyazdany

عاشقی

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۱۴ ب.ظ

عاشقی هرگز نمی گیرد زوال

می رود در جام تازه این زلال

روشنای عالم از عشق است و بس

هر سخن جز عشق یعنی قیل و قال.

#احمد_یزدانی

حسّ باران

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۱۲ ب.ظ

حسّ باران را نداری خیس از آبی تو 

فقط

عالمی برپا شد و در رختخوابی تو فقط

مشکل با ریشه با بی ریشه در یک نکته است

بوده ای وازد تصوّر کرده نابی تو فقط.

#احمد_یزدانی

اشعار احمدیزدانی

در این وبلاگ اشعار گاهاً خام و بازنگری نشده که ممکن است دارای عیوبی هم باشند از شاعر معاصر احمدیزدانی با تخلّص کوتوال در دسترس علاقمندان شعرو ادب فارسی قرار دارد

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی