اشعار احمدیزدانی

اشعار ذخیره و بازنگری نشده احمد یزدانی

شوخی با تعمیرکار پکیج

جمعه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۵۶ ب.ظ

ای که داری به صنعتی دستی
و ایمر را به خانه ام بستی
خانه ام سرد و حال من ناجور
تو کجائی کدام طرف هستی؟
پشت سر را نگاه کنی خوب است
حالی از ما چرا نمی پرسی؟
هرچه گفتی بمن همان کردم
دیده تنها پکیج و بدمستی
مثلاً تو مهندس مائی
از چه یادم نداده ای درسی
که بخوانم و با مهارت خود
بکشم بر پکیج خود دستی
بعد از این من نمیشوم نزدیک
به پکیجی که بدتر از خرسی
می کنم چاره ای تماشائی
می گزارم به خانه ام کرسی .
#کوتوال_خندان

  • احمد یزدانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
اشعار احمدیزدانی

در این وبلاگ اشعار گاهاً خام و بازنگری نشده که ممکن است دارای عیوبی هم باشند از شاعر معاصر احمدیزدانی با تخلّص کوتوال در دسترس علاقمندان شعرو ادب فارسی قرار دارد

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی