اشعار احمدیزدانی

اشعار ذخیره و بازنگری نشده احمد یزدانی

مثل قنبر کن مرا

يكشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۰۵:۴۸ ب.ظ

عاشقت هستم ، تو باور کن مرا

غیر خود بر هر که کافر کن مرا

لطف کن یا حضرت مولای عشق

با نگاهی مثل قنبر کن مرا .

@ahmadyazdany

درس تاریخ

يكشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۰۵:۴۶ ب.ظ

گفته است گرسنه اند ایرانی ها

ما سوق دهیمشان به ویرانی ها

شیطان بزرگ درس تاریخ نخواند

این خطّه پر است از سلیمانی ها .

@ahmadyazdany

بوی نان

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۳۰ ب.ظ

عشقی تو وَ بوی خوب نانی به همه

آرامشِ خانه ای ، چو جانی به همه

نازِ نفسی ، سپیده دم ، شبنم و گل

موسیقی شادِ زندگانی به همه

چون چشمه زلالی و چو دریا موّاج

سرزندگی آب روانی به همه

آسایشِ در شبی ، خیالی راحت

صبری تو وَ اسرار جهانی به همه

سرسبزی جنگلی ، بلوطی ، راشی

کاجی تو وَ چون سَروِ چمانی به همه

در جوی روانِ زندگانی جشنی

دریای وسیع و بیکرانی به همه .

                      احمد یزدانی

دامب دامب ترامپ

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۲۲ ب.ظ

بسته شد بازهم کمر از ما

تا بگیریم یقه از آمریکا

دامب دامب ترامپ شر شده است

ضرب شصتی نخورده تا حالا

نیستیم اهل جنگ و خونریزی

دور باشد خدا کند از ما

وقت تحمیل آن دگر ساکت

ننشینیم مثل پشمک ها

دودمان خراب آل سعود

میرود جمعشان به روی هوا

جنگ جنگ است و عزت و شرف است

یک کتاب است بحث این معنا.

احمد_یزدانی

صبر

دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۱۹ ب.ظ

شادی شده پست و غم شد از شادی مست

خورشید غریبِ کوچه ها ، در بن بست

آورد خبر از عمق ظلمت مهتاب

صبر است که بارِ رفتنِ شب را بست .

عشقی که جهان عاشق آنست

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۵۰ ب.ظ

‍ ای خالق من ، پرده برانداز ببینم

عشقی که جهان عاشق آنست چه عشق است؟

دیوار ندارد و درش باز به هرکس

وابستگیش دربدری هست ، چه عشق است؟

سوزانده و از بوی خوشش عالم و آدم

چون باده زنان گشته از آن مست چه عشق است؟

سیراب کند با عطش هر تشنه لبی را ،

در بند کشد هرکه که دل بست ، چه عشق است؟

گویند که افلاک بنا شد به وجودش ،

هر دسته که همراه شده ، نگسست چه عشق است؟

از کرببلا جاری و در جوی جهان است

شاهراه جهان است نه بن بست ، چه عشق است؟

#احمد_یزدانی

#کربلا #اربعین #راهپیمائی_اربعین

.@ahmadyazdany

سوگند عدد

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۴۷ ب.ظ

اربعین راز خدا هستی و سوگند عدد

شیعیان واژه ی رمز تو وَ احباب توایم

نقطه ی وصل جهان پهنه بین الحرمین

کربلا تا به نجف موکب ایجاب توایم

چشمه ی عشقی و ما تشنه ترین های زمین

عاشقانِ عطش و تشنگی ناب توایم 

راهی از عشق تو تا خانه ی ارباب جهان

راهیان حرم و نقطه ای از قاب توایم

اربعین آخر عشقی و جهانی هستی،

دلبر نازی و ما عاشق بی تاب توایم

این چه شوریست که از عطر تو عالمگیر است ؟

مست آن رایحه ، درگیر تب ناب توایم

غلغله بر همه ارکان جهان از نامت

روشن از نور تو در سایه ی مهتاب توایم

#احمد_یزدانی

#راهپیمائی_اربعین

#بین_الحرمین

.@ahmadyazdany

خاطرات جنگ

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۴۴ ب.ظ

خاطرات جنگ چون گنجینه میماند ، از آن

میشود سینه به سینه نقل در متن زمان

کربلای یک به تیر شصت و‌ پنج ،رزمندگان

کرده اند آزاد مهران را بخون پاکشان

انتخاب رمز جنگی چون ابوالفضل بوده است

آب های قمقمه خالی شد از شیراوژنان

تشنه لب با عشق عبّاسِ علمدارِ حسین (ع)

بسته پیمان تا ننوشند آب قبل از فتحشان

باورش سخت است،آنها تشنه لب جنگیده اند

خط شکست و فتحِ مهران یادگار کارشان.


(برگرفته از #خاطرات_رزمنده_دوران_دفاع_مقدس_حاج_اکبر_کلیچ 

#احمد_یزدانی

موشک سرخ وطن

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۴۲ ب.ظ

پرسپولیس ، ای موشک سرخ وطن ، یاقوت ایران

پرسپولیس، ای سرخی خون رگ پیرو جوانان

متّحد هستید و باهم ، ارتشی جنگنده ، همدل

آتش توپخانه را روشن کنید ای گلعزاران

جای جای کشور از عشق شما دارد سخن ها

تا به قُلّه یک قدم مانده و یک بازی به میدان

می رسد از هرطرف سوی شما احساس مثبت

از تمام خانه ها ، شهر و ده و استان به استان

نامتان رُعب آور است در خانه تنگ  رقیبان

مرد میدانهای سخت هستید و عشق دوستداران

سلطنت بر آسیا در انتظار سینه سرخان

کرده اید السدّ قلدر را چنان مخروبه ویران

موشک هستید هرکدام و نقطه زن ، حسّاس و کاری

وه چه غوغا میکند شوت شما ای پهلوانان

فرشی از گل زیر پاتان ، روبرو گل ، پشت سر گل

مست بوی گل تمام کشور از گلها عزیزان

پرسپولیس قهرمان ای قبله ی قرمز پرستان

از تو قرمز شد چو خون سرخ ما فوتبال ایران

جای تو در قلب عشّاق تو محفوظ است و محکم

عاشقان باکی ندارند از غم باران و طوفان

خون ما سرخ و شما سرخ و همه سکّونشینان

چشممان بر ساق پا و لحظه ی گل ،سوت پایان .

#احمد_یزدانی

#پرسپولیس

#جام_باشگاههای_آسیا

@ahmadyazdany

.

مراتب عقل

دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۳۴ ب.ظ

حضرت موسی ابن جعفر با هشام

گفته اند اسرار و آمد در بهار*

این مراتب آخر عقل است و دین

عقل را باشد مراتب بیشمار

راحتی از عقل می آید به بار

عاقلان را نیست آزاری به کار

مرکز خیرند و شوق و دلخوشی

لطفشان بر خلق میگردد نثار

مثل خورشیدند ، گرم و پر ثمر

داده از جان برهمه خورشیدوار

مستمندان بهره مند از نورشان

بوده بر لطف خدا امّیدوار

کم سخن هستند و آرام و متین

در سکوت هستند پند روزگار

هرچه نیکی کرده باشند کوچک است

خوبی از مردم براشان ماندگار

دیگران را دیده بالاتر ز خود

کرده دائم کوچکی همچون غبار

در مسیر علم و دانش پایمرد

اصلشان در زندگی پروردگار .

#احمد_یزدانی

. @ahmadyazdany

اشعار احمدیزدانی

در این وبلاگ اشعار گاهاً خام و بازنگری نشده که ممکن است دارای عیوبی هم باشند از شاعر معاصر احمدیزدانی با تخلّص کوتوال در دسترس علاقمندان شعرو ادب فارسی قرار دارد

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی