اشعار احمدیزدانی

اشعار ذخیره و بازنگری نشده احمد یزدانی

غمخوار

يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۰۸ ب.ظ

منی که در قفس هستم ز دست پندارم

چگونه میشود از خود دلی بیازارم؟

اسیر چاه خیال از برادران هستم

چو یوسفم که گرفتار مکر بازارم

نبوده جز غم من همدمی که گویم راز

تمام سهم من از خلقتم شد آزارم

دلی که ساده تر از آینه به جانم بود

شکسته اند و مرا گفته اند گنهکارم

بهار عمر خودم را ندیده ام هرگز

بهار من شده زندان حسّ و افکارم

شکایتم به کجا برده با که گویم باز

منی که غیرِ غمِ هرگز نبوده غمخوارم .

#احمد_یزدانی

  • احمد یزدانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
اشعار احمدیزدانی

در این وبلاگ اشعار گاهاً خام و بازنگری نشده که ممکن است دارای عیوبی هم باشند از شاعر معاصر احمدیزدانی با تخلّص کوتوال در دسترس علاقمندان شعرو ادب فارسی قرار دارد

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی