پدر عرض ادب دارم حضورت
ببوسم صورت از چشم دورت
من اکنون با برادرها و خواهر
بهمراه عموهایم و مادر
میان باغِ تو مشغولِ کارم
بفکر جبهه ها و کارزارم
دلم باتوست ای جانِ پدرجان
تمام خانواده فکر ایران
بفکرِ کشورو رزمندگانیم
دعاگوی شما با دوستانیم
تو در فکر شکست دشمنان باش
چه میشد تاکه با تو بودم ، ایکاش
تمام آرزویم جبهه بودن
نشد قسمت به حق یاری نمودن
اگر سنّم برای جنگ کم بود
نرفتن بدترین دردو غمم بود
ولی درخانه هستم من بجایت
نگهداری کند ازما خدایت
شما در جبهه راحت باش و خرسند
بده دشمن به دست سیل اروند
وطن را پاک کن از دشمنانش
بده قدرت از این مردم نشانش
غمِ خانه نخور ، من مردِ خانه
بجایت حفظ خواهم کرد لانه
خبرهای شما می آید هر روز
که نزدیک است تا گردیم پیروز
خداوندا شهیدان منتظر ، تا
که پیروزی رسد رزمندگان را
شود کشور دوباره امن و آرام
بگیرد ملّت ایران در آن کام