اشعار احمدیزدانی

اشعار ذخیره و بازنگری نشده احمد یزدانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بوی باروت» ثبت شده است

باز دست و پای دل لرزان شده

شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۴۵ ب.ظ

باز دست و پای دل لرزان شده

وقت دلداری دلداران شده

بوی باروت و غم و خون آمده

مکرهایِ فوق افسون آمده 

باز مظلومان فوج شیعیان

مانده تنها و غریب و بی امان

کربلای دیگری پیدا شده

بادهای صرصری پیدا شده

داعش آمد این میان با ظلـم خویش

میزند آتش جهان با ظلم خویش

بر فلسطین و عراق آمد ستم

سوریه و در یمن هم بازهم

باد وهّابی و تکفیری رسید

جامه های شیعیان از هم درید

با نشستن مشکلی آسان نشد

گرگ زاده هیچگاه انسان نشد

وقت هوشیاری و همراهی شده

ظلم با اذناب خود راهی شده

قرنها این نقشه ها را داشتند

از همین رو غاصبان را کاشتند

ای خمینی نور باران قبر تو

حامل پند است و باران ابر تو

یکسره انذار دادی مسلمین

دستها رو از شیاطین زمین

رهبر ما حضرت سیّد علیست

راه روشن ،مایه اش یک یاعلیست

اشعار احمدیزدانی

در این وبلاگ اشعار گاهاً خام و بازنگری نشده که ممکن است دارای عیوبی هم باشند از شاعر معاصر احمدیزدانی با تخلّص کوتوال در دسترس علاقمندان شعرو ادب فارسی قرار دارد

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی