اِندِ بخشش توئی خدا ، اِندِ
بیخیالی ، لطافت و حالی
چشم پوشی و پرده پوشی تو ،
با مرامی و اِندِ خوشحالی
تو خداوندگار موجودات
بَدو خوب و سخنوَرو لالی
من اگر بوده جای تو خالق
مینمودم بپا چه جنجالی
چون صدا میشنیدم از یک تن
داده فرمانِ قحط و خشکسالی
آنقَدَر کُشته از بشر تا که
نزند کُرّه ی مگس بالی
همه را داده دست بدبختی
تا شود سوژه های نقّالی
گفته تنها سخن ز آزادی
در عمل قیل و قال و بدحالی
جیک اگر میزد هرکسی فوراً
داده او را به دست خلخالی
ای خدا من تو را شَوَم قربان
که نشد پشمِ همچو من قالی
باش خالق خدا تو ، من بنده
تا نبندم بساحتت خالی
جای تقدیم شعر در صفحه
نکنم هارت و پورت توخالی.
#کوتوال_خندان